منوی دسترسی
مغز کودک دوزبانه ما در مواجهه با افت و خیز قند خون چه عملکردی دارد؟

تاثیر افت و خیز قند خون بر عملکرد مغز کودک دوزبانه

تاثیر افت و خیز قند خون بر عملکرد مغز کودک دوزبانه

تغذیه سالم و سلامت تاثیر به سزایی در بهبود عملکرد کودکان دوزبانه و سایر کودکان دارد. افزایش یا کاهش میزان قند خون دریافتی از خوراکی ها می تواند تاثیر به سزایی بر روی عملکرد مغز آن ها داشته باشد از این رو در این مقاله به بررسی این تاثیرات می پردازیم.

تاثیر افت و خیز قند خون بر عملکرد مغز کودک دوزبانه

قند خون در کودک دوزبانه سالم بین ۳/۹ تا ۵/۵ میلی‌مول بر لیتر است و هورمون‌هایی مانند انسولین و گلوکاگون ثابت بودن قند خون را حفظ می‌کنند. افزایش غیر طبیعی قندخون هایپرگلیسمیا (هیپرگلیسمی) و کاهش غیرعادی آن هیپوگلیسمی خوانده می‌شود.

بالا بودن میزان قند خون که به صورت معمول در افراد یا کودکان دوزبانه مبتلا به دیابت دیده می‌شود اثر محسوسی بر پدیده‌های روانی ندارد، جز آنکه تحریک پذیری این دسته از کودکان دوزبانه را کمی بیش از افراد عادی می کند.اما پایین بودن قند خون  در کودکان دوزبانه آثار مشخصی دارد که مشخصا بر یادگیری آن ها اثرگذار است.

برای پایین آوردن قند خون می‌توان از تزریق انسولین استفاده کرد. انسولین نفوذپذیری سلول‌های عضلانی و کبدی را نسبت به گلوکز زیاد می‌کند و در نتیجه گلوکز از خون به درون سلول‌های مذکور رفته و گلوکز خون کاهش می‌یابد. تزریق انسولین باعث از بین رفتن هوشیاری و ایجاد حالتی به نام ((اغما انسولینی)) می‌شود که اگر این حالت شدید شود، خطرناک است زیرا با از کار انداختن مراکز حیاتی بصل النخاع باعث مرگ می‌شود. البته می‌توان در هرلحظه با تزریق گلوکز به بدن، اغما انسولینی را از بین برد.

در حیوانات می‌توان با برداشتن بخشی از کبد نیز برای مدتی قند خون را کاهش داد. کاهش قندخون تغییراتی را در یادگیری‌ها به بار می‌آورد که به اثر مثبت و منفی اغمای انسولینی شهرت دارد.

تجربیاتی را که در آزمایشات متفاوت بر روی کودک دوزبانه و سایر جانداران صورت گرفته و اثر پایین بودن قند خون در یادگیری‌ها را نشان می‌دهد، در زیر خلاصه می‌کنیم:

۱- به ۲۰ موش یک انعکاس شرطی را می‌آموزیم و با روش‌های معمول در انعکاس شرطی یعنی تشویق، پاداش، یا تنبیه تجارب را تا حدی ادامه می‌دهیم تا یادگیری آنها کامل و 100% بشود و ضریب خطای آنها به صفر برسد.

همزمان با این تجربه همین یادگیری را در ۲۰ موش دیگر نیز به صورت ناقص به طوری که فقط ۵۰ تا ۶۰ % پاسخ دهند برقرار می‌سازیم؛ سپس هر دو گروه موش‌ها را با تزریق انسولین به اغما می بریم و ۳۰ تا ۴۵ دقیقه در این حالت نگه می‌داریم.

سپس آنها را به هوش آورده و پس از عادی شدن حالشان آنها را تست می‌کنیم. این تجربه نشان می‌دهد که اغما انسولینی هیچ گونه تاثیر محسوسی بر یادگیری موش‌های دسته اول نداشته در حالی که یادگیری ناقص و نیمه کاره موش‌های گروه دوم بر اثر پایین بودن قند خون از بین رفته است( این را اثر منفی اغمای انسولینی نامند).

۲-این سری تجربه نمونه دیگری از همان تجربه قبلی است و در آن به یک دسته موش دو انعکاس شرطی متفاوت را یاد می‌دهند؛ به طوری که یک انعکاس شرطی را به صورت کامل و ۱۰۰% و دیگری را به صورت ناقص و تقریباً به شدت ۵۰ تا ۶۰ % آموخته باشند.

سپس با تزریق انسولین، موش‌های مذکور را به مدت ۳۰ تا ۴۵ دقیقه در اغمای انسولینی می‌برند و پس از به هوش آوردن، تست می‌کنند. نتیجه این تجربه مانند تجربه اول است، یعنی موش‌ها پس از به هوش آمدن یادگیری ناقص را از خاطر برده‌اند، در حالی که در یادگیری کامل آنها تغییری مشاهده نمی‌شود( اثر منفی).

تاثیر افزایش و کاهش قند خون بر یادگیری کودک دوزبانه

۳- هدف این سری تجارب نشان دادن نقش زمان یادگیری در اثر منفی اغمای انسولینی بر یادگیری‌ها است.

اگر در تعدادی موش یک انعکاس شرطی برقرار کنیم و چند ماه پس از شروع این تجربه انعکاس شرطی دیگری به آنها بیاموزیم و آزمایش‌ها را به نحوی برنامه‌ریزی کنیم که موش‌ها هر دو یادگیری را در هنگام تزریق انسولین در حدود ۸۰ % آموخته باشند.

سپس آنها را به مدت ۳۰ تا ۴۵ دقیقه در حالت کاهش قندخون نگه بداریم و سپس به هوش آورده و تست نماییم، ملاحظه می‌شود که هر دو یادگیری به دلیل پایین بودن قندخون آسیب دیده اند، ولی اثر منفی اغمای انسولینی بر یادگیری جدیدتر بیش از یادگیری قدیمی‌تر است.به عبارتی دیگر اگر علاوه بر شدت یادگیری، زمان شروع برقراری یادگیری نیز در نظر گرفته شود در اثر منفی اغمای انسولینی نقش دارد.

۴- به تعدادی موش، یک انعکاس شرطی را به طور کامل و ۱۰۰% می‌آموزیم و سپس با عدم تقویت، آن را خاموش می‌کنیم.

یادآور می‌شویم که انعکاس‌های شرطی را باید گاه گاه تقویت کرد.یعنی گاهی باید محرک فیزیولوژیکی را همراه با محرک شرطی به حیوان وارد نمود در غیر این صورت به تدریج انعکاس شرطی از بین می‌رود که این پدیده را خاموشی نامند.

در موش‌هایی که به این ترتیب یک انعکاس شرطی را به طور کامل فراگرفته و سپس فراموش کرده‌اند ایجاد اغمای انسولینی موجب می‌شود تا پس از به هوش آمدن دوباره به محرک شرطی پاسخ دهند.

به عبارتی دیگر در این تجربه کاهش قند خون، فراموشی را از بین برده است(این اثر را اثر مثبت اغمای انسولینی نامند).

با توجه به تجربه‌های مطرح شده از اواسط قرن حاضر استفاده از شوک انسولینی یعنی تزریق انسولین و پایین آوردن قند خون در برخی بیماران روانی رایج شده است. البته شوک انسولینی و شوک الکتریکی روش‌های دقیق علمی نیستند، ولی گاهی اثر بهبود بخش دارند.

ممکن است این اثر بهبود بخش مربوط به اثر منفی یا مثبت اغمای انسولینی بر مراکز خاطره، حافظه و یادگیری‌ها باشد. گاهی از بین رفتن برخی پیچیدگی‌ها و عقده‌های روانی بخصوص آن‌ها که در زمان‌های نزدیک به بیماری در مغز فرد جایگزین شده‌اند، علت بهبودی بیماری می‌باشد.

گاهی نیز به خاطر آوردن خاطرات گذشته فراموش شده ممکن است وضع روانی بیمار را بهبود بخشد.

در هر حال عوارض نابهنجار خاصی برای شوک انسولینی و الکتریکی گزارش نشده است. اثر منفی هیپوگلیسمی: حافظه بخصوص حافظه نزدیک و ناقص را کاهش می‌دهد. اثر مثبت هیپوگلیسمی: ممکن است یادگیری‌های قدیمی فراموش شده را به خاطر بیاورد.

نظرات

Captcha
بازگشت به بالا